برگی از عمر

روز نوشت ها

برگی از عمر

روز نوشت ها

20.

امروز تولد همسر جانمان است ، هر چند که مراسمش رو دیروز گرفتیم یعنی دیشب... یک تولد دو نفره ، چیز کیک توت فرنگی درست کردم و یه پیرهن آستین کوتاه تابستونی ِ به قول همسر جان ترک هم خریدم و کادو کردم ، یکی از عکس های دو نفرمون هم که به نظرم خوشگل بود رو چاپ کردم و به همراه یه شاخه گل رز گذاشتم رو میز و گلبرگ های خشک رنگی هم ریختم اطرافش ، خودم رو هم خوشگل موشگل کردم ! ... عزیزه دل هم به غایت سورپرایز شد ... فکرش رو نمی کرد اصلا !! شام هم غذای محبوبش که چند وقتی بود سفارشش رو میداد درست کردم ! پاستا پنه با سس آلفردو !! :)) ... خیلی خوب بود ، خودم از کارام راضی بودم و همسری هم خوشحال بود ... بیست و نه سال رو هم تموم کرد و رفت تو سی ! انشالا سی سالگی پر بار و پر از موفقیت و خوشبختی داشته باشه :) ... 

سال به سال بیشتر دوستت دارم ... شب ها وقتی گوشم رو میذارم رو قلبت و تو خوابی و قلبت آروم تلپ تلوپ میکنه ، دله من آروم میشه ... اینکه رو کارتت نوشتم آوای قلبت زیباترین آهنگ زندگیم هست راسته :) آهنگش جاودانه ...