برگی از عمر

روز نوشت ها

برگی از عمر

روز نوشت ها

27.

دیروز صبح برای اولین بار ، وقتی همسر داشت میرفت سرکار منم همراهش رفتم ! چون وقت دکتر داشتم ... حس جالبی بود ... گفتم مثلا من و تو با میرفتیم سر کار ، خیلی با حال میشد :) ... پیش متخصص پوست وقت گرفته بودم ... کلی هم معطل شدم ، تقریا آخرین مریضش بودم که رفتم تو ... قرار بود شب بره مسافرت واسه همین تا ده صبح بیشتر ویزیت نمی کرد ! صورتم و موهام رو با ذره بینش بررسی کرد و یه سری دارو های خارجی داد ... منم خوشحال رفتم داروخانه ... فیش رو که گرفتم موندم این 60 تومنه یا 600 تومن :)) ... خلاصه کل حسابم خالی شد واسه چند تا دونه کرم و کپسول :)) ... تازه تو قیمتاش هم اشتباه کرد ! هر بسته ی کپسول 69800 تومن بود که سر هر کدم ده تومن بیشتر گرفته بود !! زنگ زدم بهشون کفتم البته با توپ پر ! آقاهه هم خیلی ریلکس گفت بیا بگیر پولتو ! حالا امروز میخوام برم اگه بشه ...