برگی از عمر

روز نوشت ها

برگی از عمر

روز نوشت ها

47.

جمعه با همسری خونه بودیم و فیلم " pulp fiction " رو دیدیم که اصلا قصه نداشت ... خوشم نیومد از فیلمش ... با اینکه چیزه خاصی نداشت من نمیدونم چطور جزء فیلم های خوب محسوب میشه ... همسری میگفت این اولین فیلمی بوده که زمان جا به جا میشه توش ... یعنی سیر خطی نداره ... حوصله هم ندارم در موردش بنویسم :دی

یک شنبه هم به جای دوشنبه رفتم خونه ی مامان اینا ... چون بابابزرگ بود و مامان هم تا زا مدرسه برگرده سه میشد ... رفتم که هم تنها نباشه هم نهارش خیلی دیر نشه ... جمعه شب همسری دو تا از کیف جدیدا رو برد بالا و مامان همسری هم یکیش رو برداشت :دی ... هر چی هم اصرار کردم پولش رو داد ... خلاصه آمار فروش داره میره بالا کم کم :))